Kimi no Suizou wo Tabetai

هاروکی شیگا، پسری که کتاب خواندن و دنیای کوچک خودش را بسیار دوست دارد، اما علاقه ای به دیگران ندارد و کاملا متقاعد است که دیگران هم علاقه ای به او ندارند. داستان از جایی شروع می شود که او یک کتاب دست نویس را پیدا می کند؛ و خیلی زود متوجه می شود که این کتاب دفتر خاطرات همکلاسی اش ساکورا یامائوچی است. ساکورا به او درباره ی مشکل لوزالمعده ش و این که زمان زیادی برایش باقی نمانده می گوید. فقط خانواده ی ساکورا درباره ی این بیماری می دانند و حتی دوستان صمیمی او هم بی خبرند. با این که هاروکی در ابتدا هیچ احساس همدردی ای نسبت به این اتفاق ندارد، اما پس از مدتی تصمیم میگیرد که ساکورا را در این روزهای باقی مانده همراهی کند.

درباره انیمه میخوام پانکراستو بخورم,می‌خوام جیگرتو بخورم

با یکی از بهترین و غم انگیز ترین روابط در انیمه ها روبرو می شویم! امتیاز بسیار عالی این انیمه توسط کاربران 8.55 از 10 بوده است. این انیمه در واقع یک فیلم تک قسمتی با 1 ساعت و 48 دقیقه زمان می باشد. ژانرهای درام و عاشقانه را در پس زمینه مدرسه روایت می کند. استودیو Studio VOLN مسئول ساخت این انیمه را در سال 2018 داشته است. 
داستان در مورد دختری به نام ساکورا است که رازی را در سینه دارد. او به یک بیماری لاعلاج پانکراس مبتلا است که به شدت طول عمرش را کاهش می‌دهد. پسر منزوی و بی احساسی به طور اتفاقی با پیدا کردن دفترچه‌ی خاطرات ساکورا از راز او باخبر می‌شود. ساکورا علی‌رغم شخصیت‌های متضاد و ناسازگارشان، بعد از اینکه آن پسر از رازش مطلع می‌شود، به او علاقه‌ی عجیبی پیدا می‌کند و آن‌ها با هم صمیمی‌تر می‌شوند. جذابیت این ایده در این نکته است که شخصیت اصلی داستان بی‌نام است و گذشته یا شخصیت‌ پردازی خاصی ندارد.
این موضوع به این نکته اشاره می‌کند که هرکسی می‌توانست راز ساکورا را کشف کند و او، صرفاً به دلیل اینکه کسی دفترچه‌ی خاطراتش را پیدا می‌کرد، با او صمیمی می‌شد و به او در زندگی‌اش نیاز پیدا می‌کرد، حتی اگر به خاطر ناسازگاری‌های شخصیتی، رابطه‌ی خوبی با هم نمی‌داشتند. او می‌تواند با این پسر صادق و صمیمی باشد و دیگر مجبور نیست برای دوری کردن از کسی که برایش اهمیت دارد، بهانه‌تراشی کند.
پایانی که برای این انیمه در نظر گرفته شده، واقعاً تأثیرگذار است و صحنه‌های احساسی زیادی دارد. اتفاقاتی که می افتد و پایان بندی در نوع خود آرامش بخش است. چهره کرکتر ها در قسمت پایانی به شکل بهتری بیان احساسات می کند. 
چنین پایانی داستان را به طور کامل جمع‌بندی می‌کند و به برخی از سؤالاتی که در طول انیمه مطرح شده بود، به خوبی پاسخ می‌دهد. همچنین با فاش کردن حقایقی جدید که هرگز به آن‌ها مشکوک نشده بودید، شما را غافلگیر می‌کند.