Planetarian: Chiisana Hoshi no Yume

سی سال از شکست برنامه ی مهاجرت به فضا گذشته، بشریت تقریبا منقرض شده، باران های دائمی و مرگبار در حال باریدن روی زمین است. مردانی شناخته شده به نام “پانکرز” که کارشون دزدیدن یا چپاول کردن وسایل و تکنولوژی باقی مونده از تمدن بشری است یکی از اونها پا به خطرناکترین ویرانه های منطقه “تابوت شهر” میزاره. ساختمانی پیدا می کنه که در گذشته افلاک نما بوده و بلافاصله یک ربات به استقبالش میاد و بعد از ۳۰ سال با اولین مشتری خودش رو به رو میشه اما پروژکتور افلاک نما شکسته و اون نمیتونه چیزی توضیح یا نشون بده بعد از صحبت هایی که با هم می کنند اون مرد تصمیم میگیره بهش کمک کنه و پروژکتور را تعمیر کنه

درباره انیمه پلنتاریان

بشریت به دلیل نوعی حمله بیولوژیکی ای که ۳۰ سال پیش رخ داد، تقریباً منقرض شده. از بین مردم باقیمانده، برخی از آنها "Junkers" نامیده می شوند که برای زنده ماندن، غذا و کالاهای شهرهای ویران شده را جمع آوری می کنند. اکنون یکی از این "جانکر ها" کوزویا در یکی از شهرهای ویران شده به دنبال منابع می گردد و هنگام فرار از ربات ها، با روباتی ملاقات می کند که تقریباً 30 سال در خواب بوده است.
برخی از انیمه ها برای لذت خالص ساخته شده اند تا ما را بخندانند و گاهی برای به گریه انداختن ما عزمشون رو جزم میکنن. برخی از انیمه ها دنبال چیزی فراتر از لذت، یعنی درگیری فکر و ذهن بیننده برای ماه ها هستند. داستان های خوب همیشه یک سوال در ذهن شما باقی می گذارند تا در مورد آن فکر کنید. این نمایش یکی از آنهاست. یک مرد عاقل زمانی گفت: “بدترین دشمن یک انسان، خودش است.” داستان در اینجا وضعیت نسل آینده را که به خاطر ما از تمام زیبایی های این دنیا محروم شده است به تصویر می کشد.
موزیک و انیمیشن این انیمه خیلی خوبه. موسیقی پس زمینه تماشاگران را در درون مایه غم انگیزی که نمایش ارائه می دهد غرق می کند.

 

یک داستان زیبا را می توان مانند فیلم «آواتار» با شکوه یا مانند «مردی از زمین» با فروتنی روایت کرد، اما این باعث نمیشه نسبت به هم برتری پیدا کنند. دو شخصیت اصلی انیمه، الگوی چشم اندازهای جهان آن زمان هستند. از یک طرف انسانی که در تلاش برای زنده موندنه، زندگی او به حرکت بعدی که انجام می دهد متکی است. ذهن او در هرج و مرج دائمی با چیزهای منحصر به فرد است، در حالی که رباتی وجود دارد که نمی تواند جلوه عاطفی یک انسان را در چنین زمانی درک کند، افکار و توانایی های او در تقاضای وظایفش محدود است. داستان آینده با شخصیت های مختلف و در محیط های مختلف روایت و بازگو می شود، اما چیزی که همه آن ها به ما می‌دهند یک «ایده آل» است، این داستان برای یادآوری حقیقتی است که به احتمال زیاد فراموش کردیم.