Dies Irae

رن فوجی دانش آموزی معمولی است که با بهترین دوست سابقش دعوای مشتی کرده که منجر شده با او قطع رابطه کند. ولی با کمک دوست قدیمی‌اش ماسومی آیاسه و سال بالایی اش، رئا هیمورا، به مرور به ژندگی قبلی مدرسه‌ایش باز میگردد. بعد یک سری قتل هایی در شهرشان اتفاق میفتد که قربانی ها سربریده شده‌اند. به طرز عجیبی هم زمان با این اتفاقات، رن هم کابوس هایی میبیند که در آنها توسط گیوتینی سرش بریده می‌شود. ولی اینها فقط مفدمه‌ای برای مبارزات وحشتانگ و دردناکی هستند که به زودی روبرو خواهد شد.

درباره انیمه ایری میمیرد

دیز ایری انیمه ای است که داستان خاصی دارد ولی سرعت روایت و قابل درک و لمس بودنش بعضی وقت ها عدم تعادل هایی دارد. با این وجود این سری جذبه‌ی خاصی هم دارد که بینندگان را غرق در خود نگه دارد. اسم این انیمه، dies irae، در لاتین به معنای روز های خشم است و به روزی اشاره دارد که دنیا به خاکستر تبدیل شده و به همراه باد، گم و گور می‌شود، و چیزی شبیه به راگنوراک وایکینگ ها است.
این انیمه روی گروهی از جادوگران قدرتمند و نقشه هایشان برای دنیا تمرکز میکند، ولی به تم هایی همچون که حارم، زندگی روزمره و مبارزاتی که ممکن است بی هدف و بیخود حساب شوند می‌پردازد. با اینکه کاراکتر ها، شخصیت های کلیشه‌ای و از قبل مشخص شده دارند، در حدی جالب هستند که بینندگان را در نقششان جذب نگه دارند.
روایت و پردازش داستان در قسمت هفتم بهتر شده، و موسیقی این انیمه از نقاط قوت آن به حساب می‌آید، که با موسیقی کلاسیک المانی و اوپرا همراه است. تیتراژ های آغازین و پایانی هم قابل ذکرند، و آهنگ تیتراژ پایانی، اپرا، بهترین بخش انیمه است. انیمیشن و طراحی این سری نیز قابل تحسین بوده، دیزاین شخصیت های مشابه به کارهای کوتا هیرانو و انیمیشن خوب استودیوی A.C.G.T، استفاده از یونیفرم های الهام گرفته شده از لباس رزمی آلمانی، داستان کلی و اسم ها، به خاص بوده است انیمه می‌افزایند.

 

یکی از جنبه های قابل توجه و برجسته‌ی این انیمه استفاده‌ی آن از ادبیات آلمان و اپراهای آن، مانند واگنذ و گوته، در سحر های جادوگران است. با وجود یک سری مشکلات جزئی، این انیمه موفق می‌شود که بینندگان را جذب شخصیت ها و داستان خود نگه دارد. ترکیب خاص تم های مختلف این انیمه به خاص بودنش افزوده و توجهش به جزییات در طراحی و انیمیشنش باعث می‌شود این انیمه ارزش دیدن داشته باشد.