انیمه‌های سال 2025

فصل دوم قرار است از جایی که 12 قسمت اول متوقف شد، ادامه یابد. یعنی بعد از اینکه «ضعیف ترین شکارچی جهان»، سونگ جین وو، از یک موقعیت نزدیک به مرگ در سیاهچال دوگانه با سیستم بیرون می آید، برنامه ای که به کاربرش مأموریت هایی می دهد و به او اجازه می دهد تا ارتقا پیدا کند. جین وو پس از به دست آوردن توانایی ارتقاء سطح و بعداً تغییر شغل، به روش واقعی در بازی های نقش آفرینی، در کنار شکارچیان دیگر در سیاه چال های جدید مبارزه می کند. بعداً در فصل اول، او با یک فرمانده شوالیه به نام ایگریس روبرو می شود که گروهی از هیولاها را به سراغ جین وو می فرستد. در نهایت، او در بخشی از تلاش خود پیروز می شود و نام و توانایی Shadow Monarch را به دست می آورد، که به او اجازه می دهد تا دشمنان مرده را به ارتش سایه خود دعوت کند. در جایی دیگر، یک شکستن سیاهچال که اساساً شکافی در موانع دنیای واقعی و دنیای سیستم است باعث شده است که هیولاهای رتبه S به سرزمین اصلی کره برسند. داستان فصل اول تا اینجا همین بود.

ساکاموتو تارو را بزرگترین آدمکش حرفه ای تمام دوران می دانند. او که خیلی ها از آن می ترسند، بر بام دنیای جنایت ایستاده بوده تا اینکه با زنی آشنا و سپس عاشق او می شود. در نتیجه، ساکاموتو زندگی جنایتکارانه خود را رها می کند و اکنون در قالب یک مرد خیکی به عنوان مدیر یک سوپرمارکت کار می کند. اما پشت سر گذاشتن گذشته مشکوکش دشوارتر از آن چیزی است که ساکاموتو در ابتدا تصور می کرد. بسیاری از رقبا و شرکای سابق او باور ندارند که او واقعاً تجارت را ترک کرده است و به امید آن هستند که این ظاهرسازی جدیدش را آشکار کنند. ساکاموتو که توسط خانمش از کشتار منع شده است، باید راه‌های خلاقانه‌ای بیابد تا دشمنانش را دور از چشم او تحت سلطه خود درآورد و از آسیب رساندن آنها به خانواده، فروشگاه و شهر کوچکی که در آن زندگی می‌کند جلوگیری کند. 

فصل دوم انیمۀ Dandadan.

در فصل اول دیدیم که داستان مائومائو، دختر داروسازی را دنبال می کند که از زندگی آرام خود جدا می شود تا فروخته شود و به یک خدمتکار صرف در پایین ترین رتبه های قصر تبدیل می شود. علیرغم موقعیت فروتنانه خود، مائومائو به طرز ماهرانه ای دانش گسترده خود را در پزشکی پنهان می کند و سعی می کند از توجه ناخواسته جلوگیری کند. با این حال، سرنوشت او زمانی که فرزندان کوچک امپراتور شروع به رنج بردن از علائمی مرموز می کنند و زنجیره ای از حوادث را رقم می زند که او را به کشف رازهای تاریک سوق می دهد، به شدت تغییر می کند. همانطور که مائومائو معماهای پزشکی را که دربار امپراتوری را رنج می دهد حل می کند، بینش و مهارت های او بدون توجه نمی ماند و باعث می شود او به رسمیت شناخته شود و به جایگاه بانوی صیغه ای مورد علاقه امپراتور، گیوکیو، ارتقا یابد. با دانش دارویی خود، مائومائو تبدیل به یک چهره ضروری می شود و با دسیسه ها و چالش های کاخ روبرو می شود، چالش هایی که شوخ طبعی و شجاعت او را آزمایش می کنند.

پس از آنکه مارین کیتاگاوا واکانا گوجو را با دنیای کاسپلی آشنا کرد، گوجو به‌سادگی لباس‌های او را می‌دوزد. با این حال هنوز چیزهای زیادی برای یاد گرفتن دارد و هر تجربه‌ی تازه، عشق او به خیاطی و عروسک‌های هینا ــ که ساختشان را از پدربزرگش آموخته ــ عمیق‌تر می‌کند. در همین میان، کیتاگاوا روزبه‌روز سخت‌تر می‌تواند احساساتش نسبت به گوجو را پنهان کند. دوستان و حتی غریبه‌ها مدام آن دو را با یک زوج اشتباه می‌گیرند، چیزی که برای گوجو شرم‌آور است؛ چرا که او باور دارد دنیای‌شان بیش از حد با هم متفاوت است. اما هرچه زمان می‌گذرد و گوجو می‌بیند که علاقه‌هایش توسط دیگران به تمسخر گرفته نمی‌شود، رابطه‌ای میان او و کیتاگاوا دیگر آن‌قدر دور از ذهن به نظر نمی‌رسد.

فصل سوم مرد تک‌مشتی.

 با وجود مجاورت، دبیرستان دولتی چیدوری و مدرسه‌ی خصوصی دخترانه کیکیو گویی در دو دنیای کاملاً متفاوت قرار دارند. کیکیو از شهرت بی‌نقصی برخوردار است و دانش‌آموزان ثروتمند را ترجیح می‌دهد، در حالی که چیدوری محل تجمع اوباش کم‌هوش است. همه‌ی دانش‌آموزان کیکیو کینه‌ای عمیق نسبت به همسایگان چیدوری خود دارند. رینتارو تسوگوگی، شانزده ساله، دانش‌آموز چیدوری است که چهره‌ی ترسناک او باعث می‌شود مردم از او دوری کنند، اما او به این موضوع اهمیت نمی‌دهد و از جمع دوستانش راضی است. با این حال، چیزی را هنوز به دوستانش نگفته است: گاهی در فروشگاه کیک خانواده‌اش کمک می‌کند. روزی در محل کار، مشتری‌ای را می‌بیند که قبل از صحبت فرار می‌کند. روز بعد، دختر، کاورکو واگوری، با عذرخواهی توضیح می‌دهد که به دلیل ظاهر او فرار نکرده و معتقد است رینتارو فردی مهربان است. اگرچه با شخصیت روشن و شاد کاورکو آشنا نیست، رینتارو مشتاق شکل‌گیری دوستی با او می‌شود. تنها مانع پیش روی او این است که کاورکو دانش‌آموز کیکیو است!

رودو همراه با پدرخوانده‌اش، رِگتو، در حاشیه‌ی شهری ثروتمند زندگی می‌کند و تلاش دارد با سایر ساکنان کنار بیاید، اما او از اسراف و بی‌توجهی طبقه‌ی بالا متنفر است. با وجود هشدارهای اطرافیان، رودو مرتباً در زباله‌های شهر جستجو می‌کند تا هر چیز مفید یا باارزشی را پیش از انداختن در «پرتگاه» ــ گودالی عظیم که همه‌ی زباله‌ها، حتی انسان‌ها، در آن ریخته می‌شوند ــ نجات دهد. پدر واقعی رودو نیز یکی از همان قربانیان بود که به اتهام قتل به پرتگاه افکنده شد. روزی رودو پس از برخورد با فردی مرموز، به خانه بازمی‌گردد و با پیکر نیمه‌جان رِگتو روبه‌رو می‌شود. نیروهای انتظامی او را در همان‌جا می‌یابند و به قتل متهم می‌کنند. هیچ‌کس بی‌گناهی‌اش را باور نمی‌کند و او نیز به پرتگاه انداخته می‌شود. اما به جای مرگ، خود را در مکانی عجیب و بدبو پر از هیولاهای ساخته‌شده از زباله می‌یابد. هنگامی که مورد حمله قرار می‌گیرد، مردی به نام اَنجین او را نجات می‌دهد و خود را «پاک‌کننده» معرفی می‌کند — جنگجویی که با سلاح‌های ویژه‌ای به نام «ابزارهای حیاتی» این موجودات را نابود می‌کند. رودو برای گرفتن انتقام قاتل رِگتو، ناخواسته به یک پاک‌کننده تبدیل می‌شود و راه پرخطر خود را برای بازگشت از دل پرتگاه آغاز می‌کند.

انیمه نیروی آتش تا کنون مانگای آتسوشی اوکوبو را دنبال کرده است، به این معنی که می توانیم پیش بینی کنیم که در فصل سوم چه چیزی در راه است. اولاً، ما انتظار داریم که فصل سوم انیمه رویدادهای آرک استیگما را که در پایان فصل دوم حل نشدند، به پایان برساند و رویارویی بزرگ بعدی بین شینرا، سایر اعضای نیروی آتش و رهبران سفیدپوش را به ما نشان دهد. بدون اسپویل کردن بیش از حد، آرک پیش رو، آرک نجات اوبی را دنبال می کند. در این قسمت از داستان، قهرمانان پایگاه 8 با سازمان های بالارده خود مبارزه می کنند تا کاپیتان اوبی را از زندان آزاد کنند. کسانی که به دنبال اطلاعات بیشتر هستند، باید به تریلر نگاه کنند که در آن قسمت کمی از انتظارات از فصل آینده را نیز به اشتراک می گذارد.

فصل دوم انیمۀ Kaijuu 8-gou.