انیمه‌های ژانر فانتزی

در ادامه تلاش برای بازپس‌گیری اکباتان، شاهزاده ارسلان و همراهانش به سمت شهر حرکت می‌کنند. اما پس از دریافت خبر حمله‌ی پادشاهی همسایه توران به قلعه‌ی پشاور، شاهزاده مجبور می‌شود برای دفاع از قلعه به عقب بازگردد. حین دفع کردن نیروهای مهاجم، ارتش پارس با یک بازدیدکننده‌ غیرمنتظره روبرو می‌شود.
در حالی که ارسلان به پشاور بازمی‌گردد، شاهزاده هرمز برای جستجوی شمشیر افسانه‌ای رخش‌نژاد؛ که حق حکومت و بازپس‌گیری آنچه را که به درستی متعلق به اوست به او اعطا می‌کند، اندکی از نبرد با پسر عمویش منحرف می‌شود.
با این حال، پس از کشف این اثر گمشده، توسط شوالیه‌های معبد لوزیتانیا به سرقت می‌رود و جنگجوی نقابدار را به تعقیب آن‌ها وامی‌دارد. در همین حال، در اکباتان، آندراگوراس سوم پادشاه اسیر، فرصتی برای حمله پیدا کرده و شروع به حرکت می‌کند.
با تلاقی دو جبهه‌ی درگیری سلطنتی پارس، حق سلطنت ارسلان مورد حمله قرار می‌گیرد. اما با وجود موانعی که در راه آن‌ها وجود دارد، شاهزاده جوان و گروه وفادار جنگاورانش برای بازگرداندن پارس به شکوه گذشته‌اش به پیش می‌روند.

سال‌ها پیش، «وونان» یک دزد دریایی، یک سوم طلای جهان را غارت کرد و آن‌ها را در جزیره مخفی‌اش پنهان کرد و سپس ناپدید شد. در حال حاضر، «لوفی» و بقیه کلاه‌حصیری‌ها به سفر خود به سمت «گراند لاین» ادامه می‌دهند. با این حال در میانه‌ی راه، گروهی از راهزنان به آن‌ها حمله می‌کنند. این راهزنان به رهبری کاپیتانشان، «ال دراگو»، به سمت جزیره معروف «وونان» می‌روند. با وجود اینکه دزدان دریایی کلاه‌حصیری اکنون باید گنج دزدیده‌شده خود را پیدا کنند، آن‌ها هدف دیگری نیز برای خود مشخص کرده‌اند: کشف جزیره گمشده، گنجینه‌های آن و کشف قصه‌ی ناتمام «وونان»، دزد دریایی افسانه‌ای...

عمر آساهی همزمان با مرگ شخصیت ساختگی اش در بازی نقش آفرینی که در سطح جهان شناخته شده، به پایان رسید. اعضای سوبارو وقتی به خاطر مرگ آساهی، اتحاد از بین رفت، به راه های جدای خود رفتند. 6 سال بعد، هاروتو به نسخه‌ی جدید و بازسازی شده از این بازی که ری یونیون نام دارد وارد شده و آساهی که مرده بود را پیدا می‌کند. حالا، واقعا این آساهی خودش هست یا اینکه یک روح الکترونیکی از اوست؟ اعضای سابق این تیم باری دیگر جمع میشوند تا وارد این بازی مرموز و مرگبار شوند تا واقعیت را پیدا کنند.

نگی اسپرینگفیلد 10 ساله یه جادوگر تحت آموزشه که فقط باید یه امتحان دیگه رو پشت سر بذاره تا استاد جادوگری بشه. ولی متاسفانه، امتحان نهاییش یه مقدار عجیب و غریبه—باید معلم زبان انگلیسی یه مدرسه دخترونه بشه. هرچه زودتر خودشو میرسونه ولی یکی از دانش آموزاش رو خجالت زده میکنه، آسونا کاگورازاکا، و جایگزین معلمی میشه که اون عاشقشه و باعث میشه نفرتش بیشتر بشه.

شش ماه گذشته و ایکوما و مومی با رسیدن به قلعه‌ی آهنی، قدم به اوناتو می‌گذارند: منطقه‌ی ویران‌شده‌ دیگری که در چنگال کابانه‌های مرگبار گرفتار شده است. در این منطقه‌ی جنگ‌زده، گروه با کابانه‌های خطرناک‌تری مبارزه می‌کنند که با الگوهایی حمله می‌کنند که قبلاً هرگز ندیده بودند. خدمه‌ی قلعه‌ی آهنی سرانجام با گروهی از بازماندگان ملاقات می‌کنند که از آن‌ها برای پس گرفتن دوباره منطقه درخواست کمک می‌کنند.
این اتحاد تازه شکل‌گرفته، عمیق‌تر به قلعه نفوذ می‌کند و مورد عجیب این کابانه‌های جدید را بررسی می‌کند. اما جستجوی آن‌ها برای یافتن پاسخ، حقایقی را آشکار می‌کند که بسیار وحشتناک‌تر از آن چیزی است که تصور می‌کردند. ایکوما، مومی و متحدانشان به ناامیدی عمیقی که در اوناتو دفن شده است پی می‌برند.

فراتر از شمال دنیا دروازه جهنم قرار داره، که یه دروازه هست که سابقا توسط ارباب شیاطین برای هجوم به قلمرو انسان ها استفاده می شده. به کمک قهرمان افسانه ای شیون بلادرتس، دارنده اکسکالیبور و گروه همراهان وفادارش، این دروازه مهر و موم شد و خطر شیاطین از بین رفت. متاسفانه عمل مهر و موم کامل انجام نشد و شروع به ضعیف شدن کرده و باعث شده که شیاطین بار دیگه شروع به حمله کنن. توکو اسکات که یه کشاورز خودخواه و منحرف هست، از ترس امنیت دهکدش، شروع به حفر گودال هایی می کنه تا دربرابر حمله شیاطین دفاع کنه. اما نترسید! زیرا که شیون تو راهه تا دوباره دروازه جهنم رو مهر و موم کنه و بشریت رو نجات بده، اگرچه قرار بود این کارو بکنه چون این قهرمان افسانه ای توی یکی از گودال های توکو میفته و میمیره! خوشبختانه تخصص جادوگر نکرومنسر(احیا کننده مردگان) انری هینزورث سر و کار داشتن با مرده هاست. اگرچه انری نمی تونه قهرمان رو مجددا زنده کنه اما حداقل می تونه روح توکو رو به بدن در حال پوسیدن شیون انتقال بده و اونو به جای شیون به دروازه جهنم ببره تا این جوری بتونن این ماموریت رو به اتمام برسونن. یونا یونیس دوست بچگی توکو که نمی خواد از قافله عقب بمونه هم همراه اونا میشه. این سه نفر راهی انجام این ماموریت می شن در حالی که تشکیل گروهی رو دادن که نامناسب ترین گروهی هستن که در تلاشن تا دنیا رو نجات بدن!