انیمه‌های ژانر تاریخی

دوره تایهیمجی ست. حکومت به دست توکوگاوا است. داخل حکومت گروهی از جنگجوها هستند که از دولت حمایت می کنند. اونها قبیله مانیو هستن.در این دوره داشتن زیبایی ظاهری و تناسباتِ عالیِ اندام! همه چیزه. اگه از این دو نظر عالی باشی، ثروت و محبوبیت ت تضمین شده ست و اگه نباشی به ندرت «بشر» حسابت می کنن. اعضای قبیله مانیو کمک می کنند تا خوشگلای آینده زیاد بشن. توی یه طومار مخفی تکنیک هایی برای دست پیدا کردن به این هدف نوشته شده.چیفیوسا قراره در آینده رئیس قبیله بشه. اون طومار مخفی رو بر می داره و فرار می کنه، به این امید که علیه جهان ظالمانه ای که قبیله مانیو به وجود آورده مبارزه کنه اما خواهرش به دنبالش میاد تا طومارو بدست بیاره اما چیفوسا اونو شکست میده و …

با فروکش کردن جنگ و شروع بازسازی شهر اِدو، گینتوکی، شینپاچی را که از بازگشت او نامطلع است؛ بر روی پلی می‌بیند. شروع درگیری بین یوروزویا و تنشوین ناراکو باعث می‌شود؛ گینتوکی با استفاده از یک پارچه خود را مخفی کند. گینتوکی وارد دفتر یوروزویا می‌شود؛ اما خبر ندارد که یک نفر قبل از او، آنجا منتظر است.
در همین زمان، کوندو، کره زمین را برای ازدواج با ملکه حباب‌ها، به قصد افزایش روابط دیپلماتیک ترک می‌کند.  بعد از سوار شدن به کشتی مادر گوریلا آمانتو، متوجه می‌شود که زبان آن‌ها را بلد نیست. کوندو، تعجب زده در حال تلاش برای برقراری ارتباط با آنهاست؛ که ناخواسته حمایتشان را بدست می‌آورد. یکی از افراد مرتبط با شاهزاده خانم، مراسم عروسی را به هم می‌زند. حال باید ببینیم عروسی ادامه پیدا می‌کند؟ یا اینکه کوندو دیگر قرار نیست، به جایگاه شاهزاده بعدی گوریلا دست پیدا کند؟ 
 

با وجود دفع موفقیت‌آمیز حمله‌ی پایان به ورلینا، جنگ هنوز تمام نشده است. با تجدید قوای ارتش‌های هیولاها، پادشاه سیاه کنترل خود را بر قلمروهای تسخیر شده قبلی افزایش می‌دهد. در سراسر اورته درگیری‌های جدیدی در حال وقوع است، زیرا نیروهای باقیمانده‌ی این سرزمین برای حفظ کنترل بر نژادهای نیمه‌انسانی تحت ستم برای مدت طولانی تلاش می‌کنند.
در حالی که «پایان» هر روز قدرتمندتر می‌شود، تویوهیسا شیمزو پس از جراحات سنگینی که در نبرد ورلینا متحمل شد، همچنان بیهوش است. با رویارویی با دشمنان در همه طرف، سرنوشت بشریت همچنان روی لبه‌ی تیغ قرار دارد.

کرودا صنعتگر ماهر، موجودات مصنوعی به نام کودک دورگه خلق کرده است. موجوداتی که نه ماشین هستند و نه عروسک، بلکه بازتاب عشقی هستند که به آن‌ها داده می‌شود. در حالی که آن‌ها می‌توانند احساسات انسانی را درک کنند و شعور خود را داشته باشند، انسان واقعی نیستند ولی برای رشد به عشق نیاز دارند.
کوتارو ایزومی وارث جوان خاندان اصیل ایزومی است. زمانی که او یک کودک دورگه رها شده را که در خیابان پیدا کرده با خود به خانه می‌آورد، با مخالفت شدید خانواده‌اش روبرو می‌شود. خانواده او حتی چندین بار در غیاب کوتارو سعی می‌کنند از شر هازوکی خلاص شوند. اما با غلبه بر این موانع، عشق و پیوند آن‌ها با یکدیگر قوی‌تر می‌شود.
ده سال می‌گذرد تا یک حقیقت هولناک برایشان آشکار می‌شود: به نظر می‌رسد کودک دورگه عمر جاودانی ندارد. این انیمه شامل مجموعه‌ای از چهار داستان کوتاه عاشقانه است که به رابطه بین انسان‌های مصنوعی و صاحبان آن‌ها می‌پردازد.

داستان جنگ مقدسی در قرن هجدهم و 250 سال قبل از سریال اصلی «سنت سیا» رخ می‌دهد. این فیلم بر نبرد بین تنما، یکی از 88 قدیس پس از آتنا، و تنها تناسخ خدا یعنی هادس تمرکز دارد...

در دوران ادو، در کوه‌های روستای Kadono، خدمتگزار معبدی به اسم Itsukihime وجود داشت. Jinta نام مرد جوانی است که نقش محافظ این خدمتگزار معبد را بر عهده گرفته است، با شیطان اسرارآمیزی که درباره آینده خیلی دور و زمانی در جنگل که او را شکست می‌دهد صحبت می‌کند. از دوره ادو تا دوره هیسی، این اثر فانتزی ژاپنی روایت مردی اهریمنی را دنبال می‌کند که در زمان سفر کرده و دلایل همه را برای استفاده از شمشیر به سوال می‌کشد.

پس از پایان کارزار بزرگ ائتلاف، کل چین در حال پیشرفت اقتصادی است. حزب های چین به فرماندهی یینگ ژنگ و لو بووی همچنان به درگیری داخلی خود ادامه می دهند. ژنگ که در نبرد ائتلاف نقش پادشاه را بر عهده داشت، اعتماد مردم را دارد؛ اما لو از میدان مبارزه خارج نشده است.
او قصد دارد طی 18 ماه، مراسم ژنگ را مختل کند. در همین حال ارتش ژائو با تعداد 20000 سرباز به سمت چین حرکت کرده. در دربار سلطنتی به دلیل کمبود نیروهایی که توانایی مقابله با تهدید ورودی را داشته باشند، لو با زیرکی پیشنهاد می کند که ژنگ فرماندهی را برعهده بگیرد. چنگ جیائو برادر ناتنی ژنگ داوطلب می شود. ژنگ که در طول نبرد ائتلاف به اعتماد آنها به یکدیگر پی برد، اکنون جیائو را به عنوان جانشین خود می پذیرد. 
نیروهای ژائو تنها 12 ساعت پس از درگیری با ارتش جیائو عقب نشینی می کنند. با ایجاد سریع مشکلات در سایه ها، مبارزه داخلی چین پیچیده تر می شود. تنها دو نفر وجود دارند که ژنگ احساس می کند می تواند به آنها اعتماد کند: B ژنرالی که 30000 سرباز را فرماندهی می کند؛ و شین رهبر نیروی فی چین.