انیمه‌های ژانر هنرهای رزمی

شاگردی که Ye Chen نام دارد؛ از فرقه تبعید شده و بی‌خانمان می‌شود. او از طریق اتفاقاتی به شعله حقیقی دست می‌یابد و بار دیگر قدم در مسیر شناخت واقعیت می‌گذارد. این دنیایی است که در آن شیاطین و خدایان در کنار هم زندگی می‌کنند و عصری است که تمام قلمروهای جهان در آشوب غرق شده‌اند.
سفر یِ چن برای به مبارزه طلبیدن اراده آسمان آغاز می‌شود و پس از پشت سر گذاشتن انواع مصیبت‌ها و سختی‌ها، سرانجام به اوج خود می‌رسد.

مصیبتی وحشتناک بر سر ژانگ شیائوفان آمد، او یک ‌شبه به طرز غم ‌انگیزی یتیم شد. نه تنها به یکی از سه بازمانده‌ی دهکده‌ی معبد چمن تبدیل شد، بلکه شاهد قتل عام وحشتناک تمام اهالی روستا بود. ژانگ شیائوفان توسط فرقه‌ چینگ یون ‌من به عنوان شاگرد پذیرفته شد. همچنین به او سپرده شد تا یکی از شوم‌ ترین اشیاء یعنی مهره‌ی گناه را حمل کند و یکی از مخفی‌ترین آموزه‌های فرقه‌ی آسمان‌ سرود، یعنی حکمت برهمنی را بیاموزد.
او اکنون در فرقه‌ یوئه ‌دون در حال تعلیم است. پس از پنج سال تمرین سخت، او در هنرهای رزمیِ هفت رگ فرماندهان مهارت پیدا کرد. دانش و مالکیت او، وی را به داستانی آشفته خواهد کشاند که در آن مجبور خواهد شد برخی از سنگین‌ترین بارهای دنیای مبارزه را به دوش بکشد. در عین حال، خطرات جدیدی هم در کمین او است.

به خاطر یک لطف ناگهانی، لیانگ شی صاحب ده هزار سال قدرت واقعی می شود و برای شروع مسیر رسمی خودسازی به فرقه تیانلینگمن می پیوندد. او با چرخاندن دست هایش به ابر و تبدیل آنها به باران، در حالی که با خنده صحبت می کند، دشمنان قدرتمند را نابود می کند. آرزوی من بسیار ساده است. چیزی جز زندگی آرام و صلح آمیز، ساختن دختران حباب ساز و یافتن گنجینه‌ها نیست. لیانگ شی به موجودات دارای شعور در هفت قلمرو که زیر پایش در حال خزیدن هستند نگاه کرد و تأکید کرد که من مردی نجیب هستم.

«هی فنگژی» پسر جوانی بود که خانواده‌اش هنگام مهاجرت به دست مردم خودشان مورد خیانت و قتل وحشیانه قرار گرفتند؛ اما این پسر از صحنه قتل گریخت و پس از فرار از قتل عام گسترده‌ای که صورت گرفت، به «شوژونگ» رفت و هنرهای رزمی فوق‌العاده‌ای را یاد گرفت تا بتواند به خانه برگردد و انتقام والدینش را از سوی افرادی که آن‌ها را به قتل رساندند بگیرد...