انیمه‌های ژانر موزیک

واحد DJ از آکادمی Arisugawa Lyrical Lily به خاطر هدیه‌دادن لبخند به چهره مردم از طریق موسیقی معروف است و شهرداری محلی برای تشکر از تلاش‌های آن‌ها، از این واحد موسیقی می‌خواهد که به‌عنوان بخشی از «عملیات گربه‌ای» که در واقع همان پروژه‌ی احیای شهر است، به صورت ماهانه به مدت یک سال برای مردم اجرا کنند! متأسفانه با توجه به زحت و تلاش طولانی و طاقت‌فرسایی که این اجرا در پی می‌گیرد، «لیریکال لیلی» به این فکر می‌کند که آیا آن‌ها قادر خواهند بود تا با موفقیت انتظاری که از او و تیمش می‌رود را برآورده کنند؟ برای بالابردن شانس خود، آن‌ها تصمیم می‌گیرند افراد قدیمی DJ را که در اولین اجرایشان از آن‌ها حمایت کرده بودند را به این اجرا دعوت کنند؛ این لیست شامل نام‌هایی نظیر Happy Around، Photo Maiden، Peaky P-key، Rondo و Merm4id است. آن‌ها نیز با قبول شرایط سخت برگزاری این مراسم، با کمال میل درخواست «لیریکال لیلی» را می‌پذیرند. با این حال به نظر می‌رسد که این پروژه بسیار بزرگ‌تر از آن چیزی‌ست که به نظر می‌رسید و واحد موسیقی DJ باید تمام تلاش خود را برای اجرای بی‌عیب‌و‌نقص این پروژه وسط بگذارد... 

تبسا به کار خود در بخش A&R شرکت بزرگ ضبط موسیقی گاندالا ادامه می‌دهد. گروه آیدل "پروژه B" که تحت مسئولیت او قرار دارد، اکنون به جای سه واحد به چهار واحد آیدل تقسیم شده است: کیتاکوره، ترايو، مونز و کیلر کینگ. تبسا باید نه تنها با چالش‌های مختلف شغل خود، بلکه با گروهی از جوانان با شخصیت‌های متفاوت نیز مقابله کند.

در یک فروشگاه سی دی، هوشینو ‏ایچیکا آهنگی از میکو را می شنود که قبلاً هرگز نشنیده بوده است. روی مانیتور، او هاتسونه میکو را به شکلی می بیند که قبلاً هرگز ندیده بوده است و ناخودآگاه با صدای بلند می گوید «میکو؟!». میکو از این صدا متعجب می شود و چشمانش در چشمان ایچیکا گره می خورد، اما کمی بعد ناپدید می شود. بعداً، پس از اجرای زنده در خیابان، میکویی که ایچیکا قبلاً دیده بود در تلفن هوشمند او ظاهر می شود. میکو غمگین و افسرده به نظر می رسد و وقتی ایچیکا بی سر و صدا از میکو درباره داستانش می پرسد، به ایچیکا می گوید که افرادی هستند که می خواهد آهنگ هایش را به گوش آن ها برساند، اما هر چقدر هم که بخواند، آهنگ هایش در دل آنها جای نمی گیرد. میکو که ایچیکا را در حال آواز خواندن برای بسیاری از مردم در اجراهای زنده خود دیده، فکر می کند که اگر بیشتر درباره ایچیکا بیاموزد، می تواند همین کار را انجام دهد و به سوی ایچیکا آمده است و اینگونه داستان جدیدی از هاتسونه میکو و پسران و دختران آغاز می شود.