دانش آموز دبیرستانی معمولی و بدشانس داستان، لو مینفی، یه روز از طرف دانشگاه کاسل دعوتنامه‌ای دریافت میکنه، که یه دانشگاه خصوصی خارجی هست. بعد تردید و شک های فراوان، لو مینفی تصمیم میگیره که امتحانش کنه. حالا واراد دنیایی شده که اژدها ها وجود دارن، و تغییرات بزرگی توی زندگیش رخ میده، و راهی سفری برای کشتن اژدها میشه.

ارباب شیاطین در این مجموعه بازسازی شده، به ماجراجویی خود ادامه می‌دهد! او پس از مواجه شدن با موجودی مرموز در پایین‌ترین سطح سیاه‌چال باستیل، عازم قلمرو هیلیون می‌شود. جایی که دیوهای بزرگ برای تسلط بر قلمرو رقابت می‌کنند. با پیوستن مشاور جدید (آکانه خوش‌بین)، ارتش ارباب شیاطین رنگارنگ‌تر می‌شود و ماجراجویی‌های عجیب و غریبشان دیوانه‌وارتر!

شوری کئو و دوستش ایگتسوتو که پسری نابغه و بسیار متواضع است، به عنوان همکار استاندار استان سا منصوب شده‌اند. این دو نفر با هم تصمیم می‌گیرند استان را به یک مرکز تحقیقات علمی تبدیل کنند تا به امید آوردن رونق طولانی مدت به منطقه، بتوانند در آینده کار مفیدی کرده باشند. در حالی که شوری برای کسب تأییدیه برای پروژه بلندپروازانه به پایتخت می‌رود، آرامش به تازگی ایجاد شده استان سا توسط یک بیماری همه گیر که هم مرگ و هم آشوب را به همراه می‌آورد تهدید می‌شود، زیرا شروع به گسترش بین مردم می‌کند.
شووری با تکیه بر ایگتسوتو برای نظارت بر وضعیت تا بازگشت خود، از متحدان خود برای یافتن یک درمان مناسب حمایت می‌جوید. با این حال، درگیری‌های شخصی گذشته ایگتسوتو حواس او را پرت می‌کند و فرصتی را برای مخالفان موقعیت شوری فراهم می‌کند تا از مشکلات سوء استفاده کنند و اقتدار او را ضعیف کنند. مقام دولتی شدن یک رویای همیشگی برای شوری بوده؛ اما برای اولین زنی که چنین موقعیتی را بر عهده می‌گیرد، کار آسانی نیست. آیا او قدم جلو خواهد گذاشت و بر این چالش بزرگ غلبه خواهد کرد یا به مشکلات که تهدیدش می کنند تسلیم خواهد شد؟