انیمه‌های ژانر کمدی-درام

دختران Franchouchou برگشته‌اند و بهتر از همیشه هستند! اما متأسفانه، آن‌ها همچنین بدهی هنگفتی دارند. بعد از اینکه کنسرت‌شان با شکست مواجه می‌شود، اعضای گروه که مرده‌های متحرک هستند؛ مجبور می‌شوند برای پرداخت بدهی محل اجرا، کارهای روزانه انجام دهند. مدیر عجیب و غریب آن‌ها کوتارو تاتسومی، به نوشیدنی پناه می‌برد. اما روزهای تاریک نمی‌توانند این آیدل‌ها را زمین بزنند! 
رقیب های جدیدی در دنیای آیدل ظاهر می‌شوند، یک مجری مشهور برنامه‌ی تاک‌شو بازنشسته می‌شود. در حالی که میراث کوتارو به آرامی از هم می‌پاشد، یک روزنامه‌نگار به دنبال حقیقت می‌گردد. با اینکه ساگا در هرج و مرج فرو می‌رود، Franchouchou ممکن است متوجه شود که زامبی بودن کمترین نگرانی آن‌هاست. اما حداقل تائه یامادا افسانه‌ای، حتی مشهورتر می‌شود!

پس از نبرد شدید در راکویو، سرانجام گذشته ناگفته و هدف واقعی اوتسورو، آشکار می شود. با خراب کردن ذخایر آلتانا در چندین سیاره، اوتسورو با موفقیت باعث مداخله بزرگترین دشمن تندوشو یعنی ارتش آزادی بخش آلتانا شد. زمین به عنوان میدان اصلی نبرد در این جنگ بین سیاره ای، طرح اصلی اوتسورو برای نابودی زمین تقریباً کامل شده است.

به دنبال وقایع تلخ ایگا، جزیره کوکوجو، راکویو و رویارویی های بی ثمر متعدد ناراکو و تندوشو، «گینتاما: پوروری-هن» بینندگان خود را به سفری در گذشته می برد. به زمانی که یوروزویا همیشه خدا، بهترین کار را انجام می دادند. شکارچی بزرگ فضایی اومی بوزو به ادو بازگشته است و وقتی متوجه می شود دخترش کاگورا دوست پسر دارد عصبانی می شود. او گینتوکی را سرزنش می کند که یک سرپرست نالایق است، اما آیا بالاخره زمان آن فرا رسیده است که دخترش را رها کند؟

بعد از عقب نشینی موقت ارتش آزادی خواه آتلانا از منطقه کابوکی، به نظر می‌رسد وضعیت جنگ بهبود یافته است. در همان حال که نیروهای اونیوابان، شینسنگومی و ساکنان منطقه  در نبرد با باقی مانده ارتش هستند؛ بزرگ‌ترین مخترع شهر ادو، گنگای هیراگا، ربوده می‌شود. علت عقب نشینی دشمن، غیرفعال شدن اسلحه‌هایشان به دست ویروس نانوماشین گنگای بود؛ اما این ویروس نیز در خطر نابودی قرار گرفته و ممکن است کارایی خود را از دست بدهد.
از طرفی، لیزری با توانایی نابود کردن یک سیاره کامل، از روی کشتی اصلی ارتش آزادی خواه، بر روی مدار زمین فعال شده است. با رسیدن شینسوکه تاکاسوگی و باقی مانده کیهتای (ارتش سربازان جهنمی)، جنگ عظیم دیگری شروع می‌شود. یوروزویا و متحدانش در دو جنگ تحمیلی باید پیروز شوند؛ در غیر این صورت شهر Edo و کل جهان نابود می‌شود.

لحظه کارناوال زمانی است که چندین روایت از آثار معروف Type-Moon با هم تلاقی پیدا می‌کنند. این رویداد هر دهه یک بار در یک بعد کاملاً جدید اتفاق می‌افتد و شخصیت‌هایی که هرگز همدیگر را ندیده‌اند، می‌توانند در این مکان با هم ملاقات کنند. علاوه بر این، همه افراد درگیر این رویداد، فرصتی برای برآورده شدن آرزوهایشان پیدا می‌کنند! با این حال، آن‌ها باید مسیر طولانی را طی کنند، زیرا باید در مسابقات شرکت کنند.
در این لحظه، شخصیت‌های مختلف در موقعیت‌هایی قرار می‌گیرند که دنیای خودشان را به سخره می‌گیرند. با این وجود همه آنها یک هدف مشترک دارند: برنده شدن در مسابقات به هر قیمتی!

تصور کنین یه معاون شورای مدرسه‌ هستین، روزاتون با هله هوله خوردن و بازی کردن و صحبت کردن با حارمی از دخترای خوشگل میگذره. این دقیقا همون زندگی ای هست که دانش آموز دبیرستانی، کن سوگیساکی داره ترجبه میکنه، یا حداقل اینجوری فکر میکنه! معمولا، عوامل اجرایی شورای مدرسه‌ی هکیو با رای گیری انتخاب میشه ولی یه پستی هست که به دانش آموزایی اعتا میشه که بیتشرین نمراتو توی امتحان به دست بیارن. کن که از قدیم نمراتش متوسط به پایین بودن، سخت تلاش کرده که به نمرات کمش بهبود ببخشه و به شورای مدرسه پذیرفته بشه، با هدف والاتر اینکه دوروبرش رو با دخترایی که قربون صدقه‌ش برن، پر کنه. متاسفانه، جریانا خیلی طبق برنامه پیش نمیرن. نه تنها دخترای شورا، پشت هم ردش میکنن، بلکه ترجیح میدن روی کارای حوصله سربر تری که مثلا مهمتر هستن، تمرکز کنن، مثل راه اندازی برنامه‌های مدرسه‌ای و اداره کردن باشگاه ها. ولی چنین موانع کوچیکی قرار نیست جلوی کن رو از دنبال آرزوهاش رفتن بگیرن، حتی اگه این آرزوها مسخره به نظر بیان.

وقتی ستاره ی ملی کوساکابِ یوکا ناگهان با دنیای کسب و کار و سرگرمی خداحافظی می کنه!باعث شکه شدن جهان و افسردگی هاتا کُساکو ی نوجوان که از بزرگترین طرفدارهای یوکا بود میشه!همکلاسی های اون تو دانشگاه کشاورزی با کلی زحمت موفق شدند اونو از تو اتاقش بکشند بیرون و دوباره سر کلاس درس بیارند!اما در کمال تعجب خود یوکا به عنوان یک دانش آموز انتقالی وارد دانشگاه اونها میشه تا در کلاسها با نام کیموشیتا رینگو شرکت کنه.در اینجاست که کُساکو تصمیم میگیره دختر رویاهاشو هر طور که شده بدست بیاره و بفهمه دلیل اومدش به این دانشگاه چیه!

ماجرایی در دنیایی دیگر که پر از دختران زیبا و قدرت های مثل بازی های ویدیویی در خدمت شما؛ آرزوی هر طرفدار انیمه‌ایست مگر نه؟ ولی برای اوسامو دازای افسرده اینگونه نیست، که ترجیح میدهد مرده باشد. و وقتی که به دنیایی دیگر فرستاده میشود، بازی های رایانه‌ای ساخته نشده بودن و در ۱۹۴۸، تمام این ماجراهایی که انگار از کتابی فانتزی اند، اصلا برای او که دنبال جایی برای شاعرانه مردن است، خوب نیست. ولی هرچقدر هم که میخواهد جانش را به خطر بی‌اندازد، همه چیز در آخر خوب پیش میرود. به دنیایی که شاد و شنگول است و قهرمانش میخواهد خودکشی کند خوش آمدید!