انیمه‌های ژانر عاشقانه

«آکیهیتو کانبارا» به یک حقیقت دلخراش پی می‌برد: «میرای کوریاما» تمام خاطراتش را به عنوان یک جنگجوی روح از دست داده است، بنابراین نمی‌تواند دوستانش و گذشته‌ی مشترکشان را به یاد بیاورد. «آکیهیتو» کاملاً ویران می‌شود، اما پی می‌برد که یک فرصت منحصر‌به‌فرد نیز دارد: «میرای» بالاخره می‌تواند زندگی یک دختر عادی را داشته باشد، زندگی‌ای که در آن کاملاً از جامعه ماوراء‌طبیعی دور خواهد بود. اما «آکیهیتو» و دوستانش باید شخصیت واقعی «میرای» را از خودش مخفی نگه دارند و در نتیجه از دوستی با او اجتناب کنند. با این حال خاطرات نگران‌کننده زندگی قدیمی «میرای» کم‌کم ظهور می‌کند و همه‌چیز به سوی دگرگونی عجیبی می‌رود که هیچ‌کس پیش‌بینی‌اش نمی‌کرد...

رانما سائوتومه شاگرد اول مدرسه هنرهای رزمی "هرچیزی ممکنه" ـست. هنگام تمرین در چین، او و پدرش وقتی تصادفا به حمام نفرین شده میوفتن دچار سرنوشت وحشتناکی میشن. حالا، رانما نفرین شده و وقتی آب سرد بهش بپاشه به یه دختر تبدیل میشه و فقط آب داغ میتونه به پسر تبدیلش کنه. وقتی که رانما میفهمه که پدرش براش برنامه ازدواج با یکی از سه دختر سون تندو رو چیده که آینده دوجوی تندو رو تضمینی کنه اوضاع پیچیده تر میشه. با این که سون میفهمه وضع رانما مناسب نیست، بازم اصرار میکنه که مراسمو ادامه و دختر کوچیکش آکانه که تصادفا یه رزمی کار ماهره و از مردها متنفره رو براش انتخاب میکنه. این انیمه ماجراجویی های خنده دار رانما و آکانه و مبارزه هاشون با دشمنای مختلشون، دیدن معشوق جدید و راه های جدیدی که برای عصبانی کردن هم پیدا میکنن رو دنبال میکنه.

پس از سوختن خانه اولشان، ناسا و تسوکاسا یوزاکی به دنبال پناهگاه موقت در حمام عمومی آریسوگاوا هستند. اگرچه آن‌ها مدت کوتاهی است که ازدواج کرده‌اند، اما رابطه آن‌ها روز به روز شیرین شد است. ناسا مصمم است تا حد امکان وقت خود را با همسرش بگذراند و از خوشبختی زندگی مشترک خود لذت ببرد.
این زوج تازه ازدواج کرده، راه‌های جدیدی برای کشف رابطه خود پیدا می‌کنند. از پذیرش یک گربه، رفتن به پارک تفریحی و حتی تماشای یک کمدی رمانتیک با حضور معلم سابق ناسا، هر روز یک تجربه جدید است. اما در حالی که تسوکاسا به تدریج با افراد زندگی ناسا آشنا می‌شود، ناسا هنوز با بیشتر خانواده تسوکاسا ملاقات نکرده است. اگرچه آن‌ها در ظاهر زوجی کامل برای همه اطراف خود هستند، اما ناسا شروع به تعجب می‌کند که آیا درباره گذشته مرموز همسرش بیشتر خواهد دانست یا خیر.

سال 1991 است و بازی‌های ویدیویی آرکید در دنیای سرگرمی غوغا کرده‌اند. تبدیل‌شدن به یک گیمر حرفه‌ای رویایی دور از ذهن در صنعتی‌ست که هنوز نفوذ خود را گسترش نداده و مردم بیشتر برای تفریحاتی کوتاه و سریع آرکید بازی می‌کنند. اما این راهی‌ست که دانش‌آموز کلاس ششمی «هارو یاگوچی» می‌خواهد دنبال کند. استعداد او برای بازی‌های ویدئویی باعث شده است که او در بازی‌های محلی آرکید مورد احترام قرار بگیرد و غرور و اعتماد به نفسی تازه پیدا کند. با این حال این رویه زمانی شکسته می‌شود که همکلاسی‌ «هارو» یعنی «آکیرا اونو» به راحتی او را در «مبارز خیابانی 2» شکست می‌دهد. «آکیرا» ثروتمند، زیبا و باهوش است، تا حدی که می‌تواند همان دختر رویایی بی‌نقصی باشد که پسرها در فانتزی‌هایشان می‌بینند. اما «هارو» هرگز به این چیزها اهمیت نمی‌دهد، زیرا علی‌رغم کاستی‌های متعدد او به عنوان یک دختر، او یقین داشتکه برترین بازیکن بازی‌های آرکید است. اما حالا که «آکیرا» به میدان آمده، «هارو» مجبور است برای حفظ حیثیتش دوباره برای کسب مقام قهرمانی خیز بردارد...

گلدن دارکنس، قاتل تغییر شکل دهنده و بی احساس بازمی‌گردد تا رازهای عمیق تر زندگی جدیدش را کشف کند. در حالی که یک نمسیس شوم خواهر کوچک‌تر او، میا را از سایه‌ها کنترل می‌کند. این خانواده‌ عجیب به همراه مادر تازه کشف ‌شده ‌شان تیرجو، به سرعت به مرکز توجه همه تبدیل می‌شوند.
از طرف دیگر برنامه حرمسرای پرنسس مومو، ناپایدار شده. زیرا ناتوانی ریتو برای اعتراف به عشق همیشگی‌اش هارونا، که خودش هم به او احساساتی پیدا کرده، به مشکل خورده. اما همه چیز به همین سادگی که به نظر می‌رسد نیست؛ نیرویی شرور پنهان شده و عشق، شادی و دوستی ریتو و حرمسرای او را تهدید می‌کند. تنها نور عشق می‌تواند امیدی برای دور کردن سایه باشد.

شاهزاده‌ای نفرین‌شده قدرت عجیبی دارد که به سبب آن اگر هر شخصی را لمس کند، آن شخص می‌میرد. او به خاطر این قدرت خطرناکش منزوی شده و حالا در عمارتی در جنگل زندگی می‌کند و فقط یک ساقی و یک خدمتکار اغوا‌کننده را در کنار خودش دارد. آیا این شاهزاده می‌تواند خود را از این نفرین شیطانی رها کند؟