انیمه‌های ژانر عاشقانه

ماتسوری کازاماکی و سوزو کاناده دوستان بچگین و هردو توانایی دیدن آیاکاشی ها رو دارن. آیاکاشی ها یوکای هایی هستن که دنبال نیروی زندگی برای خوردنن. با این حال، توی دبیرستان، دوستیشون بدتر میشه. همینطور که احساسات یک طرفه سوزو دارن بیشتر میشن، تفاوت دیدشون از آیاکاشی ها هم بیشتر میشه: ماتسوری تمام آیاکاشی ها رو یه تهدید برای دوستش میبینه، درحالی که سوزو علیرغم خطری که دارن، عاشق اوناست. وقتی که اون دوتا با یه گربه سفید سخنگو به اسم شیروگانه ملاقات میکنن، نمیدونن که اون درواقع یک آیاکاشی 400 ساله ست که به اسم "پادشاه آیاکاشی ها" شناخته میشه. شیروگانه میخواد نیروی زندگی سوزو رو مصرف کنه، ولی ماتسوری دخالت میکنه و سعی میکنه که نجاتش بده و قدرت های شیروگانه رو مهر و موم میکنه. ولی آیاکاشی از یک جوتسو استفاده میکنه و ماتسوری رو تبدیل به یه دختر میکنه.

وقتی ساناگاکی ایساکو 5 سالش بود، مرگ والدینش باعث شد که توسط پدربزرگش تاسوکه، که رئیس یاکوزاست، بزرگ بشه. حالا ایساکو که داره آماده میشه تا وارد دبیرستان بشه، می‌خواد که یه شروع تازه با تلاش صادقانه برای داشتن یه تجربه‌ی دبیرستان ساده داشته باشه. تمام چیزی که اون می‌خواد این که دوست و عشق پیدا کنه بدون اینکه توسط ارتباطش با یاکوزاها محدود بشه.

عشق بین خواهر و برادر. عشق بین زن و مرد. آنچه بیش از همه حرام است، تسلیم ناپذیرترین است. دو پسر و پنج دختر خانواده شیونجی مانند جواهرات درخشانی می درخشند و هر کدام از هوش و زیبایی به یک اندازه برخوردار هستند و با شجره نامه پدر ثروتمندشان، چگونه می توانند گل سر سبد شهر نباشند؟ پسر ارشد آراتا زندگی خود را با هوا و هوس خواهران رنگارنگش سپری کرده است، با این حال کمی اذیت کردن او را از ارزش گذاری خانواده اش بالا تر از هر چیز و هر کس دیگری باز نمی دارد. اما وقتی کوچکترین خواهرش پانزده ساله می شود، پدرشان راز عجیبی در مورد خواهران و برادران شیونجی را فاش می کند و دنیای آراتا را از محور خود خارج می کند...