انیمه‌های ژانر قدرتی

درباره گروهی از دختران است که با استفاده از قدرت خاصی که دارند می توانند خیالات و تصورات را به واقعیت تبدیل کنند. اما این گروه در قرنطینه و در حال آزمایش توسط دیگران بسر می برند. داستان از جایی شروع می شود که یکی از این دختران به نام “سانا” با استفاده از قدرتی که دارد از این زندان فرار می کند؛ سانا بعد از فرار با پیرمردی به نام “زوروکو” ملاقات می کند که از بهم خوردن روتین روزانه خودش بیزار است ولی پا گذاشتن سانا به دنیای زندگی این پیرمرد راه چاره ای برای او باقی نمی گذارد.

داستان در سال‌هاي پس از جنگ جهاني و ازدياد شکاف طبقاتي بين غني و فقير در ژاپن آن زمان اتفاق مي‌افتد … Tatsumi Saiga که يک عکاس سابق جنگ است که در جريان اتفاقاتي وارد يک باشگاه افراد مرفه بي‌درد مي‌شود و سعي مي‌کند از ستاره‌ي اين باشگاه که دختري با نام Kagura Tennōzu عکس بگيرد، اما دستش رو مي‌شود و تا مرز کشته شدن پيش مي‌رود… در اين زمان است که اتفاقي رخ مي‌دهد و همين موضوع موجب تغييراتي شگرف در عکاس داستان مي‌گردد! از اين پس او امکان نابود کردن و انفجار هر موضوعي که عکسش را گرفته است خواهد داشت… آن‌ها تصميم مي‌گيرند که با هم از دست Chōji Suitengu مالک اين باشگاه فرار کنند اما غافل از اين هستند که تمامي اعضاي اين باشگاه، داراي توانايي‌هايي هستند… آيا اين دو نفر مي‌توانند از چنگال Chōji Suitengu فرار کنند؟ آيا به آرزوي خود خواهند رسيد…

داستان این انیمه در اوساکا در منطقه AD20XX رخ می‌دهد و در مورد هند شیکرها است… افرادی که می‌توانند سلاح های “نیمرودس” را با گرفتن دست یکدیگر و از طریق تفکر عمیق احضار کنند. به منظور برآورده شدن آروزی زوج، هر زوج هندشیکر با زوج دیگر به رقابت می‌پردازد. در نهایت زوج برتر با “خدا” روبه‌رو شده و مبارزمی‌کند.

این دنیایی است که قهرمانان توسط اعتماد مردم ساخته اند و قهرمانی که بیشترین اعتماد را کسب کرده است به عنوان «قهرمان اعظم» شناخته می شود؛ با علامت X
در این دنیا، اعتماد مردم با داده قابل محاسبه است و این امتیاز بر روی مچ دست همه افراد نمایش داده می شود. تا زمانی که امتیاز اعتماد کافی به دست آورید، افراد عادی نیز می توانند قدرت های فوق العاده به دست آورند. یعنی به ابرقهرمانانی تبدیل شوند که دنیا را نجات می دهند. با این حال، تغییر مداوم ارزش اعتماد، مسیر قهرمان را پر از اتفاقات جدید می کند...

در این انیمه بریتانیا کشوری قدرتمند است که قلمرو خود را گسترش می‌دهد. کشور کوچک ژاپن یکی دیگر از قربانیان این امپراتوری است. در جریان یک درگیری جهانی به نام «جنگ دوم اقیانوس آرام» در سال 2010 این کشور باعزت که زمانی مایه افتخار بود، به ویرانه‌ای تبدیل شد و با تحقیر «منطقه 11» نام گرفت. با این حال، یک دانش‌آموز قصد دارد با برپایی یک قیام بزرگ، ژاپن را از کنترل بریتانیا آزاد کند.
نام او لولوش لامپروج است و از امپراتوری نفرت عمیقی دارد و نقشه می‌کشد تا نام نفرین‌شده‌ی آن‌ها را از صفحه ‌ی روزگار پاک کند. برنامه‌های شوم لولوش با ملاقات با زن مرموزی به نام سی‌سی، به طرز غیرمنتظره‌ای سرعت می‌گیرد. سی‌سی قدرتی ماوراءالطبیعه به او اعطا می‌کند که با نام گیاس شناخته می‌شود. گیاس باعث می‌شود هر کسی که لولوش به او فرمان دهد، نتواند در برابر اراده‌ی او سرپیچی کند. لولوش که اکنون به قدرتی ویرانگر مجهز شده است، هویت زرو، چهره‌ای قدرتمند را به خود می‌گیرد. او سوگند می‌خورد تا شکوه کشور ژاپن را بازگرداند و انتقامی الهی از بریتانیا بگیرد...

در فصل اول (قبلی) این انیمه دو مرد با فداکاری بزرگ با گذشته‌ خود روبرو شدند. کیث فلیک کارآگاه یاغی، با شیاطین درونی‌اش مبارزه کرد و سرانجام رازهای تاریک پشت پادشاهی کرمونا را فاش کرد. کودک شگفت‌انگیز جهش‌یافته کوکو، بالاخره با با ارزش‌ترین خاطره‌ دوران کودکی دزدیده ‌شده‌اش دوباره متحد شد. چند ماه از آن زمان گذشته است و به نظر می ‌رسد کل دنیا آشوب ناشی از آن رویدادها را فراموش کرده‌اند. با بازگشت کیث به پلیس سلطنتی برای انجام تحقیقات خود، کوکو و یون سعی می‌کنند از یک زندگی عادی و در آرامش لذت ببرند. اما پیامدهای آزمایش‌های «جائولا بلانکا» عادی نیست. همانطور که کوکو به زودی متوجه می‌شود، زمانی که همکار آزمایشگاهی‌اش کیریسامه، که ظاهراً مرده بود، ناگهان ظاهر می‌شود.