انیمه‌های ژانر سینن

در دوره‌‌ی جنگ‌های بين ايالات در چين باستان (سال 221-475 پيش از ميلاد) «شين» و «شو» ، دو يتيم زمان جنگ در ايالت «شين» هستند. رويای آن‌ها درخشش در ميدان جنگ است. اما روزی يکی از وزرای قصر، "شو" را به همراه خود مي‌برد. در درگيری بر سر قدرت، که به شکست «شو» و همراهانش منجر می شود، "شو" نيمه‌جان خود را به روستايشان مي‌رساند. کمی بعد، «شين» با پسري به نام «ای سی» روبرو می شود که شباهت بسياری با "شو" دارد. او پادشاه "قلمروی" شين است؛ و در نهايت به امپراتور «شی هوانگدی» تبديل می شود.

تاکومی فوجیوارا با کسب مجموعه ‌ای چشمگیر از پیروزی‌ها با ماشین AE86، خود را به عنوان جدیدترین ستاره در حال ظهور مسابقات خیابانی معرفی کرده است. با این حال، اعتماد به نفس تازه به دست آمده او برای پیروزی در قلمروی خانگی‌اش، کوه آکینا، با ورود یک تیم جدید به نام امپراطور به خطر افتاده است. این تیم به طور انحصاری از مدل ماشینی استفاده می‌کند که مورد علاقه‌ی اکثر رانندگان حرفه‌ای مسابقات است: میتسوبیشی لنسر اولوشن با چهار چرخ متحرک، که همچنین به عنوان Lan Evo شناخته می‌شود.
کیوئیچی سودو، رهبر تیم امپراطور، به تاکومی نگاهی از بالا به پایین دارد. همچنین او را به خاطر رانندگی با یک ماشین قدیمی که فاقد ویژگی‌های یک ماشین مسابقه‌ی مدرن است، یک راننده‌ی درجه دو می‌داند. آیا تاکومی می‌تواند رکورد خود را در برابر تیم امپراطور که از نظر مهارت بسیار بالا و از نظر فنی ماشین‌های برتر دارند، حفظ کند یا دوره‌ موفقیت‌آمیز او در همینجا به پایان می‌رسد؟

یک سازمان تروریستی جدید به نام به «یازده فرد» در صدد کشتار جمعی مردم ژاپن است. در همین حین که «موتوکو کوساناگی»، «دایسوکه آراماکی» و «باتو» و سایز اعضای بخش 9 این تهدید جدی را بررسی می¬کنند، دولت ژاپن نیز با تهدیدی به نام پناهندگان جنگ جهانی سوم مواجه شده است. با این ممکن است که نیرویی مشابه درحال بازی دادن تمام دولت ژاپن و نیروهای اطلاعاتی باشد...

در شهر کوروزو چو، کیری گوشیما یه زندگی نسبتا معمولی رو با خانوادش داره. یه روز که اون داره به ایستگاه راه آهن بره تا دوست پسرش شویچی سایتو رو ببینه، اون پدرشو میبینه که به یه صدف حلزون توی یه کوچه خیره شده. اون با این که مشکلی دراین باره حس نکرده، مشاهده این رویداد رو با شویچی در میون میزاره و اونم می گه که پدر اون هم اخیرا رفتارهای عجیبی داشته. شویچی می گه علاقش به ترک شهر با کیری بیشتر شده و می گه که شهر پر شده از حلزون. اما میل شدید پدر شویچی به این شکل های حلزونی مرگبار میشه و یه سری حوادث وحشتناک و غیرقابل توضیح شروع به رخ دادن می کنن که باعث می شه که بقیه ساکنین کوروزو چو هم به تدریج دیوانه بشن.