انیمه‌های ژانر سینن

داستان انیمه درباره یک سامورایی به اسم Manji است که قابلیتی استثنایی دارد به این صورت که هیچ زخمی قادر نیست Manji را بکشد. در گذشته اعمال خلاف Manji منجر به کشته شدن یکصد سامورایی شده (شوهر خواهر Manji نیز ازجمله قربانیان است). Yaobikuni راهبه هشتصد ساله ای است که Manji را فنا ناپذیر می کند اما بعدها با کشته شده خواهر Manji او مجبور می شود که ماموریتی را به اتمام برساند که نتیجه آن ماموریت فنا ناپذیری اش را از بین خواهد برد. Manji پیمانی منعقد می کند تا با این پیمان جبران مافات کند بر طبق پیمان Manji می باید ۱۰۰۰ مرد خبیث را به هلاکت برساند و تا Manji این مهم را به پایان نرسانده نوعی کرم های مقدس با قربانی کردن خودشون موجب می شوند که Manji زنده بماند، این نوع کرم ها در شفا دادن هر گونه زخمی در کمترین زمان ممکنه مهارتی فوق العاده دارند

“کوشي اينوزوکا” يک پسر دانش‌آموز باهوش دبيرستاني است که مي‌خواهد دادستان بشود. از بخت بد پسر خوب ما، او در خانواده‌اي رزمي‌کار که رئيس آن (پدرش) فقط زبان “خشونت” را مي‌فهمد، متولد شده. وقتي “کوشي” هنوز يک نوزاد بود پدرش با بزرگترين رقيبش پيمان بست که “کوشي” با دختر رقيبش که حالا دوست شده بودند ازدواج کند. اين اتحاد باعث مي‌شود که 2 ژن قوي با هم ادغام بشوند و قوي‌ترين خاندان هنرهاي رزمي را به وجود بيارود. حالا “کوشي” در دبيرستان است و به پيماني که پدرش هنگام تولدش بسته اهميتي نمي‌دهد. در کنارش “موموکو کوزوريو” سبک مغز، رزمي‌کار و کسي که خودش را همسر “کوشي” مي‌خواند وارد مي‌شود. آرزوي ازدواج او با “کوشي” و بچه‌دار شدنش توسط “کوشي” ردد مي‌شود، البته “کوشي” هيچ ميلي به انجام اين کار با کسي که به نظر مي‌آيد خواهر کوچکش است ندارد، بماند که “کوشي” هيچ اطلاعي از هويت واقعي او ندارد. در اين حين ،جنگي بين خانواده‌هاي رزمي‌کار آغاز شده. که بدين معني که مبازان زيادي هستند که قصد ترور “کوشي” را دارند. گويي که اين مسئله به اندازه‌ي کافي مصيبت نبود، اما قهرمان داستان ما به خاطر اتفاق جدي‌اي که در دوران کودکي برايش افتاده از مبارزه کردن وحشت دارد.

در زندگی قبلی خود در ژاپن امروزی، کنزابورو توندابایاشی، یک کارمند دولتی 52 ساله ی کچل بوده است و اکنون او یک دختر شرور است! کنزابورو که دوباره در نقش گریس اوورین متولد شده است، شرور مو مته ایِ یک بازی اوتومه که دخترش آن را انجام می داد و در نقش جدید خود کاملا گیج شده است. کنزابورو از اطلاعات کمی که در اختیار دارد می داند که باید یک دختر نجیب مغرور باشد، اما پیرمرد منضبط به سادگی قادر به انجام چنین رفتاری نیست. هاله آرام و مهربان او، او را به دوستی با قهرمان بازی می کشاند و بقیه او را به عنوان ستاره در بین دانشجویان دوست دارند. کنزابورو در حالی که سعی می کند داستان را در مسیر خود نگه دارد، باید از سال ها تجربه اش در نیروی کار، سر رشته ای که در آداب کامل ژاپنی دارد و اخلاق خانواده  محور خود استفاده کند تا با بچه های دیگر هارمونی داشته باشد و هماهنگ شود.