به جای شرکت در مراسم یکشنبه، «نرو وانتی» جوان و «وانو کلمنته»، برادر کوچکتر «نرو»، «فراته» را متقاعد می‌کنند تا به نقشه شیطانی آن‌ها برای بازدید از سیرک درحال اجرا در «لاولس» بپیوندد. علی‌رغم مشکلات اجتناب‌ناپذیری که بعداً در آن قرار خواهند گرفت، این سه نفر به امید خوشگذرانی مخفیانه بیرون می‌روند. در قسمت بعد، «گانزو آلاری» با «وینسنت وانتی»، یک مهاجر ایتالیایی که اخیرا در جستجوی شغل اس  در یک بار در «لاولس» ملاقات می‌کند. «گانزو» که شیفته عزم «وینسنت» برای تبدیل‌شدن به پدرخوانده‌ی خانواده شده است، او را دعوت می‌کند تا روز بعد با تعدادی از اعضای «مورنو» ملاقات کند، برخوردی که به زودی آینده «لاولس» و خانواده‌های مافیایی آن را رقم خواهد زد. در قسمت آخر نیز پس از شکست‌دادن قاتل در شهر کوچک «خوتا»، «آنجلو لاگوسا» و «نرو» به «لاولس» بازمی‌گردند. با این حال، «نرو» با شروع به تجربه رویاهایی واضح از گذشته می‌کند. در همین حال، «آنجلو» تمام تلاش خود را می‌کند تا با یک داروی خاص به بهبودی او کمک کند...

داستان در مورد سونهیرو ساساکی، یک دانشجوی افسرده است که با بدهی های زیادی مواجه شده و به او گفته می شود که تنها دو سال از زندگی اش باقی مانده است. پس از سقوط به دریا در حالی که در حال فرار از نزول خور هاست، سونهیرو توسط دوستانش هانا و تاکاکی نجات می یابد و به زودی خود را یک ماهیگیر می بیند.