انیمه‌های ژانر Child Care

دالی دلیکو اشراف زاده‌ای از خاندان والامرتبه‌ی دلیکو است و از اعضای برگزیده‌ی انجمن عهد خونی است که آینده‌ی روشنی دارد. روزی از انجمن عهد خونی، بالاترین رتبه‌ی خون آشام ها دستور میگیرد که ماموریت خاصی را به انجام برساند، ولی او این ماموریت را قبول نمیکند. وقتی گرارد، هنریک و دینو که از اوضاع ناراضی اند به متقاعد کردن دالی میروند، میبینند که دالی نوزادی را به آغوش گرفته است.
در این حین، سری قتل های مرموزی که خون آشام ها را هدف میگیرد، در خیابان ها رخ میدهد. به نظر می‌آید که ارتباطی بین دالی و این سازمان ضداجتماعی که گفته میشود پشت قتل هاست، وجود دارد.
با تمام خون و غرورمان، بیاید نشان دهیم که همزمان میتوانیم مسئولیتمان را به انجام برسانیم و از بچه ها مراقبت کنیم!
این، داستان دردسرهای بزرگ کردن کودکان توسط خون آشام های اشرافی است. آیا به تعادل رساندن دنیای گاثیک با نگهداری بچه ممکن خواهد بود؟

ماساکی فوجیوشی شوهری خانه دار است. او همیشه با احساساتش درباره بار اضافی بودن بر همسرش هیرومو و به خاطر وضعیتش به عنوان یک اومگا و مشکلاتی که بخاطر خانه دار شدن داشته اند جنگیده. وقتی پسر آن ها، هیکاری، به دنیا آمد، این خانواده به محله ای که برای تربیت فرزندشان مناسب تر بود نقل مکان کردند. هیکاری حالا به دومین تولد خود نزدیک می شود، و او و والدینش در حال ساختن ارتباطات معنی دار با آدم های اطرافشان هستند. افرادی مثل دانشجوی همسایه شان که یک بتا است و هیکاری هم تا حد زیادی به او وابسته شده؛ دوست هیرومو از سرکار به نام ماتسوئو و پدر مجرد اسرارآمیزی که در اطراف پارک پرسه می زند. با وجود این خوشبختی خانگی تازه پیدا شده شان، ارتباطات آن ها به گذشته شان در گرو پارگی است. افرادی وجود دارند که این زوج در تلاش برای ساختن خانواده شادشان، آن ها را رها کردند، و وقتی این افراد شروع به بازگشت می کنند، ماساکی و هیرومو مطمئن نیستند که با نیت خیر بازگشته اند.

«تاکویا انوکی» زندگی سختی را به عنوان یک دانش‌آموز کلاس‌پنجمی سپری می‌کند: مادرش در یک تصادف رانندگی غم‌انگیز کشته می‌شود و او مجبور می‌شود که از «مینورو»، برادر نوزاد خویش مراقبت کند، زیرا پدرش ساعات بی‌پایانی مشغول شغل طاقت‌فرسایش است. او باید کودکی خود را فدا کند تا نیازهای برادر کوچکش را برآورده کند. آشپزی، نظافت، نگرانی و تلاش برای انضباط «مینورو» از جمله کارهایی است که «تاکویا» در زندگی جدید خود خواهد داشت، در حالی که همسایگان آن‌ها او را به خاطر گریه مداوم «مینورو» سرزنش می‌کنند. در همین حال، او می‌بیند که دوستانش زندگی بی‌دغدغه خود را می‌گذرانند و از اوقات فراغت خود لذت می‌برند. با اینکه چنین زندگی‌ای ممکن است هیچ نکته مثبتی نداشته باشد و حتی آزاردهنده ظاهر شود، اما «تاکویا» می‌فهمد که شاید در حال کشف معنای واقعی خانواده است...

تولید شده بر اساس همین داستانی که فیلم موزیکال صدای موسیقی(در ایران معروف به اشک ها و لبخندها) که زندگی خود را در یک صومعه ترک می کند و مسئولیت سرپرستی بچه های کاپیتان ترپ را برعهده می گیرد.