یک دانشجوی انتقالی از آمریکا به نام مانا لیوینگستون با بازیگران اصلی دوست شده و درباره بازی Monster Strike چیزهای زیادی یاد می گیرد. او حتی یک حلقه و یک شریک برای خود انتخاب می کند. همه با هم به حل بحران هایی کمک می‌کنند که هیولاها را در مناطق مختلف ژاپن جمع می کند. با مهر و موم کردن آنها، هیولاها دیگر به سمت این مناطق جذب نخواهند شد. اما مادارامه مدیر اجرایی، زمانی که به افراد دسترسی پیدا می‌کند، تمام حقیقت را به آنها نمی‌گوید.

پس از بسیاری از نبردهای هیولایی، رن و دوستانش سرانجام تمام نقاط انرژی را آزاد کردند. اما بلافاصله پس از آن، نوستراداموس پیشگویی کرد که آینده‌ای تاریک را پیش‌بینی می‌کند و همه کسانی که آن را شنیدند را در اضطرابی توصیف ناپذیر درگیر کرد. در حالی که گروه بر سر پیشگویی فکر می‌کنند، مانا همچنان در تلاش است تا اعلامیه میروکو مبنی بر اینکه او "قدرت تغییر جهان" را در اختیار دارد، درک کند.
پس از مدتی تماشای او، Walpurgis حقیقتی را که از او پنهان کرده بود، به مانا می‌گوید. در همین حال، مادارامه در حال آماده شدن برای اعلام یک پروژه جدید به جهان است. برنامه‌های او چیست؟ و Walpurgis چه چیزی به مانا گفت؟ آیا رن و دوستانش به سمت آینده تاریک در پیشگویی حرکت می‌کنند؟ داستان سرانجام به اوج هیجان‌انگیز خود می‌رسد!