انیمه‌های ژانر درام

برای بیش از یک قرن و نیم، دو ایالت بین ستاره‌ای برای کنترل کهکشان راه شیری ستیزی خونین به راه انداخته‌اند: «امپراتوری کهکشانی» یک سلطنت مطلقه تحت حکومت «قیصر فردریش چهارم» و یک اشراف اصیل است که به دنبال سرکوب شورشیانی هستند که جسارت مخالفت با پادشاهی را دارند. «اتحاد سیاره‌های آزاد» نیز سمت دیگر جبهه است، دموکراسی‌ای که توسط «شورای عالی» رهبری می‌شود، آن هم درحالی‌ که رهبران به اصطلاح مردمی‌اش فاسد و منحط از آب درآمده‌اند. اما این درگیری طولانی و خسته‌کننده بین «امپراتوری کهکشانی» و «اتحاد سیاره‌های آزاد» با ظهور دو نابغه نظامی در دو جبهه مخالف به پایان می‌رسد: «راینهارد فون لوهنگرام»، یک نجیب‌زاده‌ و دریاسالار عالی امپراتوری که از طریق درخشش استراتژیک و موقعیت خواهرش به عنوان صیغه مورد علاقه «قیصر»، رویای فتح کهکشان و متحد کردن بشر را در زیر مشت آهنین خود دارد؛ و «یانگ ون لی» از «اتحاد سیاره‌های آزاد» که یک مورخ مشتاق است که به عنوان قهرمان «ال فاسیل» مورد ستایش قرار گرفته و از مهارت تاکتیکی خود استفاده می‌کند تا بی‌کفایتی رهبران مملکتش را خنثی کند و مسیر صلح پایدار را ترسیم کند. با ادامه جنگ، «راینهارد» و «یانگ» هر کدام برای آرمان‌های خود تلاش می‌کنند تا جایگاه خود را در میان ستارگان فاتحان و قهرمانان کهکشانی تضمین کنند...

این انیمه داستان دختر جوانی رو روایت میکنه که ناخواسته پاش بین یک جنگ پادشاهی کشیده میشه. ارین ده ساله، دختر جوانی هست که به همراه مادرش در منقطه ی کوو در روستایی کوچکی زندگی میکنه. دختر داستان ما عاشق حیوانات خاصی به نام تودا که موجودی شبیه اژدها که در جنگ ها از ان استفاده میشود، هست. سایون، مادر این دختر از نژاد قبیله ی باستانی است که داری مو و چشم های سبز می باشد و معروف است که این قبیله همیشه از روش های باستانی و سحر و جادو و همچنین ناپدید شدن در غبار و مه برای پنهان شدن استفاده میکنند. با وجود این سلسله مراتب آنها مجبورند در روستا بمانند چون پدر فوت شده ی ارین، پسر رئیس قبیله بوده و سایون مادر ارین سرپرست پزشکان تودا بود. یک روز یک اتفاق تراژدیکی باعث تغییر سرنوشت ارین و کشیده شدن پایش به پستی و بلندی ها زندگی میشه …..