انیمه‌های سینمایی

به فرماندهی یاماتو، شخصیت های ناروتو اوزوماکی، ساکورا هارونو و سای مأموریت پیدا می‌کنند تا موکاده را دستگیر کنند.  موکاده یک نینجای یاغی است که به دنبال چاکرای باستانی ریومیاکو در زیر خرابه‌های روران پنهان شده است. در حالی که ریومیاکو توسط چهارمین هوکاگه مهر و موم شده بود، گروه نتوانستند مانع آزاد شدن قدرت آن توسط آنروکوزان شوند. در نتیجه، یک انفجار قوی از انرژی قبل از اینکه بتوانند فرار کنند، هر دو ناروتو و یاماتو را در بر می‌گیرد.
ناروتو در حالی که در یک پادشاهی باشکوه و غریبه به هوش می‌آید، با ملکه جوان سارا و سه نینجای کونوهاگاکوره که در یک مأموریت فوق‌سری هستند، ملاقات می‌کند. آن‌ها به او می‌گویند که او با سفر در زمان به 20 سال گذشته‌ روران رفته است!
اوضاع از این هم بدتر می‌شود، زیرا موکاده با نام مستعار آنروکوزان قبلاً به دربار پادشاهی نفوذ کرده و به مورد اعتمادترین وزیر ملکه‌ ساده لوح تبدیل شده است. ناروتو با همکاری با سه نینجا، باید از جان سارا به طور کامل محافظت کند تا برنامه‌های شرور را متوقف کند و به زمان حال بازگردد.

در زمستان 1995، میکیا کوکوتو در هنگام یک پیاده روی دیرهنگام در برف، از کنار یک زن جوان عبور می‌کند. شیکی ریوگی با کیمونوی سفید جذاب و نگاهی رمزآلود، به میکیا لبخند می‌زند که با کنجکاوی به او نگاه می‌کند. بعداً آن بهار، میکیا، شیکی را در مراسم ورود به دبیرستانش مشاهده می‌کند و آنها هنگام ناهار گفتگویی باهم دارند و همین باعث می شود با یکدیگر آشنا شوند.
با شروع رفتار خوب شیکی با او، میکیا در مورد تربیت منحصر به فرد شیکی یاد می‌گیرد. در همین حال، یک سری قتل‌های بی‌سابقه در سراسر شهر میفونه رخ می‌دهد. این قتل‌ها ظاهراً مرتبط و بسیار وحشیانه هستند و نیازمند تحقیقات گسترده پلیس هستند. میکیا به دلیل کار پسر عمویش به عنوان یک محقق پلیس، به تحقیقات آگاهی فراخوانده می شود. میکیا که نگران ایمنی شیکی است، تصمیم می‌گیرد اعمال او را زیر نظر بگیرد. اما در این کار، او با یک کشف واقعاً ترسناک مواجه می‌شود که زندگی او را برای همیشه تغییر می‌دهد.

دو مرد به مکانی به نام کیندسیم وارد شده‌اند و قادر به یادآوری نحوه رسیدن به آنجا نیستند. بلافاصله توسط یک زن جوان استقبال می‌شوند که آن‌ها را به یک بار کوچک همراهی می‌کند، جایی که یک بارتندر منتظر آن‌هاست. به آن‌ها گفته می‌شود که باید در یک بازی شرکت کنند که به طور تصادفی توسط رولت انتخاب می‌شود و تا تکمیل آن قادر به ترک نخواهند بود؛ اگر امتناع کنند، عواقب آن شدید خواهد بود.
علاوه بر قوانین سختگیرانه بازی، به دو مرد گفته می‌شود که طوری بازی کنند که گویی زندگی آن‌ها در خطر است. بازی انتخاب شده بیلیارد است. اما این بازی بیش از فقط انداختن توپ‌های بیلیارد در حفره‌ها است، زیرا این دو نفر در حال کشف این موضوع هستند که نتیجه آن می‌تواند زندگی یا مرگ باشد.