انیمه‌های ژانر حرمسرا

داستان در آکادمی شیومی که یک آکادمی بزرگ و معتبر با یک دایتوشوکان (کتابخانه ی به معنی واقعی بزرگ) است که با کتابخانه ی ملی ژاپن رقابت می کند. به عنوان عضو کلوپ کتابخانه، کیوتارو کاکی به دایتوشوکان می ره تا از کتاب خوندن لذت ببره. بعدش اون از طریق تلاش برای پیدا کردن چوپان که گفته می شه آرزوی مردمُ برآورده می کنه دختر سال دومی به نام سوگومی شیراساکی رو ملاقات می کنه. در نهایت دختران زیادی به لطف چوپان به کلوپ ملحق می شن.

فراتر از شمال دنیا دروازه جهنم قرار داره، که یه دروازه هست که سابقا توسط ارباب شیاطین برای هجوم به قلمرو انسان ها استفاده می شده. به کمک قهرمان افسانه ای شیون بلادرتس، دارنده اکسکالیبور و گروه همراهان وفادارش، این دروازه مهر و موم شد و خطر شیاطین از بین رفت. متاسفانه عمل مهر و موم کامل انجام نشد و شروع به ضعیف شدن کرده و باعث شده که شیاطین بار دیگه شروع به حمله کنن. توکو اسکات که یه کشاورز خودخواه و منحرف هست، از ترس امنیت دهکدش، شروع به حفر گودال هایی می کنه تا دربرابر حمله شیاطین دفاع کنه. اما نترسید! زیرا که شیون تو راهه تا دوباره دروازه جهنم رو مهر و موم کنه و بشریت رو نجات بده، اگرچه قرار بود این کارو بکنه چون این قهرمان افسانه ای توی یکی از گودال های توکو میفته و میمیره! خوشبختانه تخصص جادوگر نکرومنسر(احیا کننده مردگان) انری هینزورث سر و کار داشتن با مرده هاست. اگرچه انری نمی تونه قهرمان رو مجددا زنده کنه اما حداقل می تونه روح توکو رو به بدن در حال پوسیدن شیون انتقال بده و اونو به جای شیون به دروازه جهنم ببره تا این جوری بتونن این ماموریت رو به اتمام برسونن. یونا یونیس دوست بچگی توکو که نمی خواد از قافله عقب بمونه هم همراه اونا میشه. این سه نفر راهی انجام این ماموریت می شن در حالی که تشکیل گروهی رو دادن که نامناسب ترین گروهی هستن که در تلاشن تا دنیا رو نجات بدن!

«ریوتا ساتو» بعد از یک زندگی سخت و نکبت‌بار، به دنیای دیگری تناسخ پیدا می‌کند که حال و هوای بازی‌های ویدئویی دارد. اگرچه او به عنوان یک بازیکن سطح 1 این دنیا شناخته می‌شود و شخصیت بی‌ارزشی تصور می‌شود، اما به زودی متوجه می‌شود قابلیتی دارد که آنچنان کمیاب و قدرتمند است که می‌تواند تمام تجهیزات و دارایی‌های این دنیا را به خدمت او در آورد... 

سال‌ها پیش، پادشاه اهریمنان دنیا را به وحشت انداخته بود، تا اینکه قهرمانی پیدا شد و اهریمن را به چالش کشید و درنهایت او را شکست داد و سلطنت ترسناک او را به پایان رساند. قهرمان سپس آکادمی رزوود را پدیدآورد، مدرسه‌ای که در آن کسانی که قصد قهرمان شدن دارند آموزش می‌بینند و به دفاع از دنیا کمک می‌کنند، مدرسه‌ای که فقط بهترین‌ها حق تحصیل در آن را دارند. آرنست فلمینگ، دختری که حس مسئولیت پذیری بالایی دارد و از جمله نخبگان مدرسه است و لقب «شهبانوی شعله‌ها» را به یدک می‌کشد، روزی به یک دانش‌آموز انتقالی بی‌خیال به نام «بلید» برخورد می‌کند. پسری که بنظر می‌رسد قدرت پایاپایی با او دارد و این مسئله باعث آزار آرنست می‌شود. سپس آرنست از طرف پادشاه مأمور می‌شود تا بر بلید نظارت کند و راه‌ و چاه زندگی در آکادمی را به اون نشان دهد.

در روز فارق‌التحصیلی از دبیرستان، دخترعموی «ایتسوکی» یعنی «ماهیرو»، به طور ناگهانی به او می‌گوید که باردار است! در همان حال ناگهان یک دروازه‌ی مرموز گشوده می‌شود و این دو دانش‌آموز را به درون خود می‌کشد. آن‌ها به دنیای «گرانوانیا» منتقل می‌شوند، جایی که «ایتسوکی» به عنوان تنها امید ساکنان این سیاره شناخته می‌شود که باید با «دخترهای ستاره‌ای» رابطه داشته باشد و با تولد «فرزندان ستاره‌ای»، دنیای «گرانوانیا» را نجات دهد و تا زمانی که این اتفاق رخ ندهد، آن‌ها نمی‌توانند به خانه برگردند...