انیمه‌های ژانر فرهنگ اوتاکو

هاروکا نوگیزاکا، محبوب‌ترین دانش‌آموز در دانشکده عالی اکادمی هاکوجو است، که دارای زیبایی بی‌نظیر، استعداد و تأثیرگذاری است. با این حال، بدون اطلاع همکلاسی‌هایش، او یک راز خجالت‌ آور را پنهان می‌کند؛ اینکه او یک اوتاکو است - چیزی که ممکن است شهرت شیک و باشکوه او را از بین ببرد.
متأسفانه برای هاروکا، برخورد با یوتو آیاسه، کسی که خجالتی است، در کتابخانه مدرسه، پایان راز نگهداری شده‌اش را رقم می‌زند. با این حال، این دو به توافق مشترکی می‌رسند و یوتو قول می‌دهد که راز هاروکا را نگه دارد، که موجب شروع یک دوستی غیرمنتظره میان آنها می‌شود. با این حال، با وضعیت هاروکا به عنوان ستاره مدرسه و رابطه دوستانه او با یوتو، هر دوی آنها ملزم به موضوع گپ و گفت در هر جایی که بروند هستند!

"من هیچ علاقه ای به دختر های واقعی ندارم!" این حرف ها را اوکومورا، رئیس کلوپ مانگای مدرسه، می زند. اوکومورا یک اوتاکوی عادی مثل دیگر اوتاکو هاست، او به شدت شیفته و عاشق دختر های ۲ بعدی غیر واقعی است، به خصوص یک شخصیت مانگا به اسم لیلیل. اما سال جدید مدرسه شروع می شود، و یک دختر واقعی و سه بعدی به اسم لیلیسا که علاقه بسیار زیادی به کاسپلی کردن دارد، به کلوپ می پیوندد. لیلیسا اوکومورا را متقاعد می کند تا عکاس او شود و از او عکس برداری کند. نه تنها شخصیت مانگای مورد علاقه لیلیسا، لیلیل است، بلکه لیلیسا به گرفتن عکس های فتیشی نیز علاقه دارد! مرز میان دو بعدی و سه بعدی شروع به محو شدن می کند و این کمدی عاشقانه شروع می شود.

هوندا یک اسکلت است، اما مهمتر از آن او یک کتابفروش هم است! بر اساس تجربه دست اول خود به شما خواهد گفت که کار یک کارمند کتابفروشی، چالش‌برانگیزتر از آن چیزی است که به نظر یک مشتری معمولی می‌رسد مخصوصا اگر اسکلت باشید. در کنار همکاران به همان اندازه عجیب و غریب خود، هوندا مدام با داستان های جدید سروکله می زند. از مشکلات کتاب های جدید اما تکراری، تا تلاش برای کتاب فروختن به مشتریانی که به زبان دیگری صحبت می‌کنند...
کار یک کتابفروش اسکلت هرگز تمام نمی‌شود. با وجود سختی‌هایی که با آن‌ها روبرو می‌شود، هوندا از کار خود لذت می‌برد و تلاش می‌کند بهترین نسخه خودش باشد.

ترانه‌ی عاشقانه‌ی یامادا اِلف، به عنوان یک رمان‌نویس که کارهایش به انیمه تبدیل میشه، یامادا اِلف مراسمی رو برگذار میکنه تا موفقیت‌هاش رو جشن بگیره و از همه‌ی کسانی که حمایتش کردند تشکر کنه. وقتی که میشنوه مادرش قراره شرکت کنه، اون هیجان زده‌تر میشه. امّا، به محض اینکه مادرش میرسه، به اِلف میگه که به خونه برگرده تا بتونه شوهر مناسبی پیدا کنه. اِلف که نسبت به ماسامونه ایزومی احساسات عاشقانه داره، با مادرش مخالفت میکنه.غذاهای پخته شده از عشق خالص. زمستون از راه رسیده، بیرون خیلی سرده. وقتی برادرش، ماسامونه، سرما میخوره، ساگیری تصمیم میگیره که از اون مراقبت کنه تا سلامتیش رو بدست بیاره و از اتاق راحتش خارج بشه و کارهای خونه رو خودش انجام بده.

انجمن مطالعه فرهنگ بصری مدرن یا به عبارت دیگر گنشیکن، اکنون تحت فرماندهی ساساهارا قرار دارد. اوضاع بین ترم‌ها تغییر کرده است و باشگاه اوتاکو اکنون یک عضو جدید ضد اوتاکو به نام اوگیو دارد.
هدف اولیه ساساهارا برای راه‌اندازی یک دایره دوجین و فروش  مجلات طرفداری در جشنواره بعدی کمیک، به واقعیت تبدیل می‌شود. پس از آن، باشگاه پر از صحبت در مورد رابطه تاناکا و اوهنو است که با دقت بیشتری به جلو حرکت می کند.