انیمه‌های ژانر تناسخ

هیچ‌کس دوست ندارد گربه شود!
یک شوالیه که در مبارزه با نیروهای اهریمنی جان خود را از دست داده، با ناباوری متوجه می‌شود به جای اینکه دوباره به عنوان قهرمان انسان‌ها متولد شود، زندگی جدیدش را به عنوان یک بهیموت (یکی از قدرتمندترین هیولاهای جهان) آغاز کرده است!
تنها مشکل این است که یک بچه بهیموت بسیار شبیه به... یک گربه خانگی دوست‌داشتنی به نظر می‌رسد؟! اوضاع حتی پیچیده تر می‌شود زمانی که یک الف ماجراجوی زیبا به جای نابود کردنش، او را از مرگ نجات می‌دهد. سفر عجیب و غریب این گربه خانگی شوالیه تازه آغاز شده است...

کیسوکه نیجیما همسر محبوبش تاکائه را ۱۰ سال پیش از دست داد. از آن زمان، او حس زنده‌ها را نداشته و مردی افسرده به نظر می‌رسد. تنها خانواده‌ای که برای کیسوکه باقی مانده، دخترش مای است. کیسوکه می‌خواهد مای خوشحال باشد اما جز فراهم کردن هزینه‌های زندگی، کار دیگری برای دخترش انجام نداده است. زمان برای پدر و دختر متوقف شده است. آنها در یک خانه زندگی می‌کنند اما زندگی‌های بسیار جداگانه‌ای دارند و ارتباط خوبی با هم ندارند. یک روز، یک دختر مدرسه‌ای جلوی خانه نیجیما ظاهر می‌شود و ادعا می‌کند که تجسم باززایی شده تاکائه است.

مردی سی ساله خیلی دلش می خواهد از جادو استفاده کند اما به طور غیرمنتظره ای می میرد و وقتی از خواب بیدار می شود در دنیایی دیگر متولد می شود. او که تئون نام دارد، امید زیادی دارد که در دنیای دیگر جادو وجود داشته باشد، اما هیچ جادویی در آن جهان وجود ندارد. تئون افسرده و بی حال می شود، اما یک رویداد او را به کشف وجود جادو می کشاند. «درسته. اگر جادو وجود نداره، پس خودم اون رو می سازم». با توجه به این موضوع، تئون از آن روز به بعد شروع به تحقیق در مورد جادو می کند. در نهایت، از طریق گسترش یک بیماری که تنها با جادو قابل درمان است و یک برخورد تصادفی با دشمنی که تنها با جادو می توان آن را شکست داد، تئون تبدیل به قهرمانی می شود که جهان را نجات می دهد. این داستان یک جادوگر ساده است که در حالی که سرنوشت او را بازی می دهد، با قدرت جادو و روحیه جنگی تسلیم ناپذیر بر آن غلبه می کند و در نهایت جادو را برای مردم به ارمغان می آورد. 

تانگ سان یکی از دانش آموزان و هنرجویان بخش های هنر های رزمی قبلیه‌ی تانگ هست که در استفاده از سلاح های مخفی رقیبی نداره . بزرگان این قبیله انتظارات بالایی از این پسر و آینده‌ش دارن، ولی تانگ تصمیم میگیره که این زندگیش رو در پشت بذاره و محتوای ممنوعه‌ی بخش رو بدست بیاره. کاری که مجازاتش مرگه. تانگ، حالا که از دانشش رضایت داره، دلیلی برای زنده موندن نداره و از قله‌ی جهنم میپره پایین. ولی نمیدونه که این قرار نیست پایان زندگیش باشه. در قاره‌ی دولو، قوی زنده میمونه و ضعیف، نابود میشه‌. هر فرد از یه زوح درونی برخورداره که بعضیاشون رو میشه تربیت کرد و قوی ترشون کرد، و این به افراد منفعت هایی میرسونه. افرادی که دارای این نوع روح ها هستن، میتونن به استاد روح ارتقا پیدا کنن، یکی از والاترین شغل های توی قاره. تانگ به این دنیای عجیب تناسخ پیدا میکنه، به عنوان فردی که فقط پسر یه آهنگر بودن رو بلده. در ۶ سالگی، در مراسم استادی روح شرکت میکنه و متوجه میشه که روحش چمن آبی نقره‌ایه، به درد نخورترین روح جهان. در عوض، میژان قدرت این روحش خیلی بالاست. حالا با کمک خاطات زندگی قبلیش، آینده‌ش به عنوان استاد روح چندان تاریک هم نیست.